این تست روان شناسی و یا آزمایش انجام گرفته در ایالات متحده آمریکا برای شناختن قاتلان و جانیان بالفطره را در یکی از وبلاگ های حقوق دیدم که به نظرم بسیار جالب بود ( لطفا بعد از خواندن سوال یا تست مطروحه خود به آن پاسخ دهید و سپس مابقی مطلب را ملاحظه بفرمایید):
خانمی در مراسم ختم مادرش یک آقای ناشناسی را می بیند و در تصوراتش او را فردی مناسب برای ازدواج با خود دانسته و در همان موقع عاشق آن آقا می شود ولی هیچ صحبتی با آن آقا صورت نگرفته و دیگر آن آقا را نمی بیند..... چند روز بعد او خواهر خود را می کشد ..... به نظرتان انگیزه قتل چه بوده ؟
این سوال را اداره کل فدرال آمریکا از بسیاری از شهروندان آمریکایی به صورت رندوم پرسید و...
هرکه به این سوال پاسخ صحیح داد را تحت اقدامات حفاطتی قرار دادند به عنوان مثال این افراد هر هفته یک بار باید خود را به این اداره معرفی می کردند و نیز اینکه این افراد اجازه مسافرت به برخی نقاط آمریکا را نداشته و باید هر ماه آزمایشات روان شناسی روی آنها انجام می گرفت.همچنین با تعبیه تجهیزات الکترونیکی پیشرفته کلیه حرکات این افراد در محدوده ای از پیش تعیین شده برای ایشان که از سوی پلیس معین شده بود (شعاع ۵۰کیلومتری از محل سکونت) کاملا تحت کنترل قرار می گرفت.
ایالات متحده این تست را روی قاتلان زندانی نیز انجام داده بود و۱۰۰% قاتلان قتل های زنجیره ای یا سریالی پاسخ درستی به این سوال داده بودند و این انگیزه ای برای انجامش در خارج از محیط زندان برای شناختن افرادی که انگیزه های مجرمانه دارند شده بود روان شناسان معتقد بودند که این افراد به طور بالقوه احتمال تبدیل شدن به یک جانی و جنایتکار را دارند.
پاسخ صحیح این تست این بود : آن زن امید داشت که در مراسم ختم خواهرش شاید آن مرد را دوباره ببنید .
ولی به نظر می رسد ایرادات قابل توجهی در این قبیل آزمایشات وجود داردبه عنوان مثال اولین ایرادی که به ذهن می رسد این است که اگر بخواهیم با انجام اینگونه آزمایشات مجرمان را بشناسیم گذشته از اشتباهاتی که ممکن است در تشخیص و تمییز افراد باهوش روانشناسی بالاو نیز افرادی با تخیلات قوی و ذهنی تحلیل گرا از جنایتکاران واقعی صورت دهیم به راحتی انسانیت و انسان بودن و شعور انسانی را نیز زیر سوال خواهیم برد و آزادی افراد را فقط و فقط به دلیل اینکه احتمال مجرمیتشان و احتمال خطرناک بودنشان برای جامعه وجود دارد سلب خواهیم کرد آن وقت می توان گفت با این کار در واقع ما در افرادی که شاید تا الان جرمی مرتکب نشده و زندگی پاک و درستی داشته اند این ذهنیت را تلقین خواهیم نمود که شما هم اگر بخواهید می توانید مجرم شوید و این یعنی فاجعه .
همچنین دومین ایرادی که به نظرم این نوع آزمایشات بوجود می آورند این است که با انجام سخت گیری های بعد از ارائه پاسخ درست (یا دلخواه و مورد نظر آن روان شناس جنایی )به این تست ها دیگر این افراد تمایلی به کمک به محققین و ارائه پاسخ به سوالات آنان نشان نخواهند داد و علاوه بر ناکام ماندن تحقیقات علمی اعتماد افراد جامعه به محققان نیز سلب خواهد شد .
نظرات شما عزیزان:
تبادل
لینک هوشمند